مدل مقدار سفارش اقتصادی دریک سیستم مجهز به فناوری RFID
جعفر رضائی
عضو هیات علمی دانشکده مدیریت دانشگاه ولی عصر رفسنجان
چکیده
این مقاله به بررسی تاثیر به کارگیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی بر سیاست سفارش دهی یک سازمان می پردازد. در ابتدا مبتنی بر مدل کلاسیک مقدار سفارش اقتصادی به مدلسازی مساله پرداخته می شود و مقدار سفارش اقتصادی و سود کل بهینه، پس از به کارگیری این فناوری، به دست می آید. سپس به مقایسه وضعیت موجودی در دو حالت قبل و بعد از پیاده سازی این فناوری پرداخته می شود و با ارئه یک مثال عددی این وضعیت تحلیل می گردد. نتایج حاصل نشان می دهد که با پیاده سازی این فناوری به دلیل کاهش هزینه های موجودی و افزایش تقاضا، از یک طرف مقدار سفارش اقتصادی کاهش یافته و از سوی دیگر سود کل بهینه افزایش می یابد. در پایان نیز نتیجه گیری و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه می شود.
واژه های کلیدی: شناسائی از طریق امواج رادیوئی، کنترل موجودی، مقدار سفارش اقتصادی
1. مقدمه
به دنبال توسعه تکنیکی در ارتباطات رادیوئی و سیستم های رادار در خلال جنگ جهانی دوم، مفهوم "شناسائی از طریق امواج رادیوئی"برای اولین بار در اواخر دهه 1940 مطرح گردید و دهه های بعد به توسعه تکنیکی آن گذشت. در دهه 1970 اولین کاربردهای تجاری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" مطرح گردید و در دهه 1980 این کاربردها گسترش یافت. فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی یکی از انواع فناوری های شناسائی خودکار است که برای شناسائی افراد و اشیاء از امواج رادیوئی استفاده می کند [1].
در سالهای اخیر استفاده از این فناوری در مدیریت زنجیره تامین و مدیریت موجودی گسترش یافته است. به کار گیری فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" تاثیرات زیادی بر زیر سیستم های زنجیره تامین و سازمان از جمله مدیریت موجودی ها دارد. در اینجا به تعدادی از مهمترین کارهای صورت گرفته در این زمینه اشاره می شود.
چاپل[3] و همکاران به بررسی تاثیر به کارگیری فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" بر کلیه عملیات انبار از جمله دریافت، بازرسی سفارشات دریافتی، مرجوع کردن کالاها و وارانتی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که به کارگیری فناوری مذکور موجب افزایش فروش، کاهش سرمایه گذاری در موجودیها، تسهیل کارا و اثربخش فرایند مرجوع کردن کالاها، کاهش موجودی ها، کاهش زمان انتظار مشتری، کاهش نیازمندی های دریافت و ذخیره سازی می گردد [2].
تلکامپ[4] و همکاران [3] دریافتند که به کارگیری فناوری مذکور موجب افزایش کیفیت، به موقع در دسترس بودن و کامل بودن داده ها در یک زنجیره تامین و همچنین در دسترس بودن بهتر کالاها می گردد.
موران[5] و همکاران [4] و الکساندر[6] و همکاران [5] به بررسی تاثیر فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" بر افزایش آگاهی بر میزان کالاهای موجود در قفسه ها و انبار های یک خرده فروش بزرگ درانگلستان پرداختند.
فلش و تلکامپ[7] به تاثیر به کار گیری فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" بر افزایش دقت در شمارس اقلام موجودی پرداختند [6].
الکساندر و همکاران به نقش فناوری مذکور بر کاهش اقلام منسوخ شده پرداختند [7].
بر اساس مرور صورت گرفته در ادبیات موضوع، به نظر می رسد علی رغم کارهای وسیعی که در زمینه نقش به کار گیری فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" در زمینه زنجیره مدیریت تامین و مدیریت موجودی ها صورت گرفته است؛ مدل های کمّی در این زمینه ارائه نشده است. این مقاله به بررسی تاثیر به کارگیری فناوری "شناسائی از طریق امواج رادیوئی" بر مقدار سفارش اقتصادی می پردازد. برای این منظور ابتدا مدل مقدار سفارش اقتصادی کلاسیک توصیف می گردد. سپس مساله مقدار سفارش اقتصادی، با فرض به کارگیری فناوری مذکور، مدل سازی و حل می گردد و با حالت کلاسیک آن مقایسه می شود.
2. مدل «مقدار سفارش اقتصادی» کلاسیک
مدل «مقدار سفارش اقتصادی» در سادهترین شکل خود اولین بار در سال 1915 توسط هاریس ابداع شد. این مدل بر مفروضات زیر استوار است:
1ـ پیش بینی مصرف به صورت یک عدد قطعی و برای مدت زمانی معلوم (معمولا یکسال) صورت میپذیرد.
2ـ سفارشات بلافاصله پس از مصرف کالا انجام گرفته و موجودی انبار به صورت آنی تکمیل میگردد.
3ـ مصرف (تقاضا) در تمام مدت زمانی تعیین شده ثابت است.
4ـ هزینه هر بار سفارش، قیمت هر واحدکالا و هزینه نگهداری ثابت است.
5ـ زمان تاخیر ثابت و مشخص است.
مفروضات فوق همگی در جهت تسهیل مدل مطرح گردیدهاند. بعضی از این مفروضات در شکلهای بعدی کنار گذاشته شده یا تعدیل شده و یا مفروضات دیگری جایگزین آنها شد.
درارتباط با موجودیها چهار نوع هزینه اصلی وجود دارد: هزینه سفارش، هزینه نگهداری، هزینة خرید و هزینه کمبود، که با توجه به مجاز نبودن کمبود در مدل کلاسیک سه هزینه اول را مورد بررسی قرار می دهیم.
هزینه نگهداری: هزینه نگهداری مربوط به نگهداری کالا در انبار است. این هزینه معمولا در بر گیرنده هزینه بهره سرمایه راکد، بیمه، مالیات، فرسودگی، گم شدن کالا و هزینه های انبار از قبیل گرمایش و سرمایش، روشنایی، اجاره و امنیت می گردد. با توجه به هزینه نگهداری هر واحد موجودی (H) و متوسط موجودی کالا در انبار (Q/2) هزینه کل نگهداری (CH) در طول دوره بر نامه ریزی عبارت است از:
(1) هزینه سفارش: هزینه سفارش شامل هزینه های سفارش دهی و دریافت سفارش می باشد. این هزینه ها معمولا شامل هزینه های ارتباطات مورد نیاز با تامین کنندگان، هزینه های بازرسی کمی و کیفی کالاهای رسیده و هزینه انتقال کالا به مکان مورد نظر در انبار می گردد. هزینه سفارش را معمولا مستقل از میزان سفارش در نظر می گیرند، بنابراین در صورتیکه هزینه هر بار سفارش (O) و تعداد دفعات سفارش (D/Q) باشد آنگاه هزینه کل سفارش (CO) عبارت است از:
(2)
هزینه خرید: این هزینه نیز عبارت است از هزینه خرید اقلام مورد نیاز در طول دوره برنامه ریزی. با توجه به هزینه خرید واحد (b) و میزان خرید در طول دوره برنامه ریزی (تقاضا) (D) هزینه کل خرید (Cb) عبارت است از:
(3)
بنابراین، مجموع کل هزینه ها عبارت است از:
(4)
از سوی دیگر در صورتیکه قیمت فروش هر واحد (p) باشد آنگاه درآمد کل (TR) نیز عبارت است از:
(5)
از روابط (4) و (5) می توان تابع سود کل را به صورت زیر به دست آورد:
(6)
با مشتق گیری از تابع (6) نسبت به Q می توان مقدار سفارشی که موجب حداکثر شدن تابع سود کل شود را به دست آورد. به این مقدار سفارش، مقدار اقتصادی سفارش یا Q* می گوییم:
(7)
این مقدار در واقع همان مقداری است که موجب حداقل ساختن تابع کل هزینه (4) نیز می گردد.
3. مدل سازی مساله
در این قسمت پس از بررسی هزینه های به کار گیری فناوری شناسایی از طریق امواج رادیوئی، به مدل سازی مساله پرداخته می شود.
3 .1. هزینه های فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی
در این بخش به توصیف هزینه های به کار گیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی پرداخته می شود. این هزینه ها معمولا شامل هزینه های تگ ، رمزخوان ، آنتن، کنترولر، middleware ، عملیات و تعمیرات و نگهداری می گردد.
هزینه های تگ : اولین عنصر هزینه استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی هزینه های تگ می باشد. طیف وسیعی از تگ ها در بازار وجود دارد که کاربردهای متنوعی دارند. تغییر در شکل، ظرفیت حافظه، فعال[8] یا منفعل[9] بودن و برد[10]، همگی بر هزینه تگ ها تاثیر گذارند. هزینه آرمانی یک تگ توسط Auto-ID Center حدود 5 سنت، در حجم بالا عنوان شده است. این هزینه برای یک تگ با ویژگی read-only مطرح است. در حال حاضر هزینه یک تگ در طیف UHF حدودا 50 سنت در حجم بالا می باشد.
هزینه های رمزخوان : رمزخوان[11] ها معمولا وظیفه دریافت نتایج و انرژی رسانی به تگ های منفعل را به عهد دارند. رمزخوان ها معمولا از طریق رابط های برنامه ریزی کاربردی (API)، که توسط سازندگان رمزخوان ها تهیه می شود کنترل می شوند. هزینه API را باید به هزینه رمزخوان اضافه نمود. هزینه یک رمزخوان معمولا تابعی از برد، سرعت، قدرت، امکانات شبکه و آنتن می باشد. یک رمزخوان هر چه دارای برد بیشتر، سریعتر و قوی تر باشد، هزینه بیشتری دارد. هزینه رمزخوان های موجود در بازار در حال حاضر بین 2500 تا 10000 دلار است.
هزینه آنتن: یکی از عناصر رمزخوان آنتن است. برای کاربردهای متفاوت از آنتن های مختلفی استفاده می شود. هزینه آنتن در حال حاضر در دامنه 25 تا 500 دلار جای می گیرد. همچنین به منظور ارتباط فیزیکی چندین آنتن به یک رمزخوان نیاز به عنصر دیگری به نام multiplexer است که مبتنی بر تعداد پورت های آن بین 500 تا 2000 دلار هزینه بر است. multiplexer ها معمولا نیاز به یک کارت ارتباطی نیز دارند که حدودا 250 دلار هزینه دارد. هزینه کابل کشی را نیز باید به هزینه های فوق افزود که هزینه ای در حدود 10 دلار در هر فوت در بردارد.
هزینه نصب: عمده ترین هزینه بعدی، هزینه نصب است. نصب آنتن، تامین کننده های نیرو، multiplexer ها و رمزخوان ها با توجه به محیط هزینه های متفاوتی در بر دارد. بسیاری از رمزخوان ها را باید در انبارها یا در محیط های صنعتی نصب نمود در حالیکه بعضی از آنها را باید در فورک لیفت ها یا ابزار دستی نصب نمود.
هزینه کنترولرها: به ازاء هر رمزخوان یا گروهی از رمزخوان ها نیاز به یک کنترولر وجود دارد. یک کنترولر کامپیوتر ساده ای است که از طریق نرم افزارهای خاص به کنترل رمزخوان می پردازد و هزینه ای بین 1000 تا 3000 دلار در بر دارد.
هزینه تنظیم: هزینه های تنظیم مربوط به منطبق سازی سیستم های رمزخوان با امواج رادیوئی خاص محیط مورد استفاده است.
هزینه های نرم افزار: یکی دیگر از هزینه های عمده مربوط به نر م افزارهای کنترلی می باشد. این نرم افزارها وظیفه تبدیل داده های دریافت شده از تگ ها به داده های تجاری را بر عهده دارند. middleware ها سیستم های توزیعی هستند که وظیفه تبدیل را انجام می دهند. از دیگر هزینه ها می توان به هزینه های یکپارچه سازی، هزینه های نگهداری و تعمیرات سیستم و هزینه های نیروی انسانی اشاره نمود [8].
در صورتی که بخواهیم هزینه های شناسائی از طریق امواج رادیوئی را در یک سیستم کنترل موجودی بررسی کنیم می توان هزینه تگ را متغیر و سایر هزینه را ثابت در نظر گرفت. هزینه ثابت مربوط به یک دوره زمانی کنترل موجودی را می توان با توجه به عمر مفید تجهیزات و خدمات به صورت زیر به دست آورد:
(8)
که در آن R هزینه ثابت مربوط به یک دوره زمانی کنترل موجودی، Ri هزینه ثابت تجهیزات و خدمات i ام و Ai عمر مفید تجهیزات و خدمات i ام می باشد. همچنین در صورتیکه هزینه هر تگ را با T نشان دهیم آنگاه هزینه های اضافه شده به سیستم کنترل موجودی عبارت از TD+R خواهد بود.
از سوی دیگر باید گفت با استفاده از فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی هزینه های نگهداری و سفارش به شدت کاهش یافته و تقاضا نیز افزایش می یابد. به عنوان نمونه الکساندر و همکاران در یک بررسی به این نتیجه رسیدند که به کارگیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی موجب کاهش قابل توجه اقلام دزدیده شده، اقلام غیر قابل فروش و اقلام از دور خارج شده و همچنین هزینه های نیروی انسانی در بخش انبار می گردد [7]. فلیش و همکاران به نقش فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی در کاهش هزینه های نیروی انسانی انبار در چک کردن اقلام موجودی می پردازند [9]. فلیش و تلکامپ در بررسی دیگری به نقش فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی در بالا بردن دقت شناسایی اقلام موجود در انبار پرداختند [6]، که این امر به نوبه خود باعث کاهش هزینه های نگهداری می گردد. چاپل و همکاران بیان می کنند که به کارگیری فناوری شناسائی خودکار باعث افزایش دقت در پیش بینی تقاضا در حدود 10 تا 20 درصد می گردد که این امر موجب کاهش 10 تا 30 درصدی سطح موجودی می گردد [8]. چاپل و همکاران در مطالعه دیگری به این نتیجه رسیدند که به کارگیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی از طریق به اشتراک گذاری اطلاعات، باعث کاهش زمان تاخیر و تغییر پذیری آن می گردد که این امر موجب کاهش ذخیره ایمنی، و در نتیجه حجم موجودی و هزینه های نگهداری می گردد [2]. الکساندر و همکاران در بررسی دیگری به نقش فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی بر کاهش سطح موجودی و هزینه های انبارداری و توزیع پرداختند [10].
همچنین با توجه به تاثیر فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی در به اشتراک گذاری اطلاعات مربوط به سطح موجودی فعلی، میزان کاهش موجودی در واحد زمان و روند مصرف، تامین کنندگان از وضعیت موجودی خریدار در هر لحظه از زمان مطلع بوده و بنابراین با توجه به مدت زمان تاخیر، میزان و روند تقاضا و سایر ویژگیها، قادر به ارسال به موقع و به اندازه مقدار سفارش هستند که این امر می تواند به نحو قابل توجهی علاوه بر هزینه های نگهداری، توزیع و حمل و نقل، هزینه های سفارش را نیز کاهش دهد [11]. در مطالعه دیگری چاپل و همکاران به این نتیجه رسیدند که به کار گیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی موجب از بین رفتن هزینه های بازرسی مقداری سفارشات رسیده، بررسی چک لیست ها و بسیاری از دیگر هزینه ها می گردد که این امر باز موجب کاهش هزینه های سفارش می گردد [12 ].
همانگونه که اشاره شد با به کارگیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی میزان کالاهای فاسد و غیر قابل فروش کاهش می یابد، زمان تاخیر کاهش می یابد، مدت زمان انتظار مشتری جهت تحویل کالا کاهش می یابد، امکان مواجه شدن با کمبود کاهش می یابد و به طور کلی عملکرد سیستم مدیریت موجودی بهبود می یابد که این امر موجب افزایش رضایت مشتری و در نتیجه افزایش تقاضا می گردد. برای مطالعه بیشتر اثرات فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی می توان به [2] و [12] مراجعه نمود.
بنابراین در صورتیکه فرض کنیم روند کاهش هزینه ها و افزایش تقاضا به صورت نمائی است آنگاه مجموع هزینه های موجودی در یک فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی برابر است با:
هزینه ثابت فناوری + هزینه متغیر فناوری + هزینه خرید + هزینه سفارش + هزینه نگهداری = هزینه کل
به عبارت دیگر:
(9)
که در آن و در هر سیستمی باید مشخص گردد. هر چه میزان تاثیر پذیری هزینه های موجودی و تقاضا از سرمایه گذاری در فناوری مذکور بیشتر باشد، مقدار α، β و γ بیشتر است و بر عکس.
همچنین میزان درآمد کل در یک فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی برابر است با:
(10)
و بنابراین میزان سود کل در این سیستم برابر است با:
(11)
با مشتق گیری از تابع فوق نسبت به Q مقدار سفارش اقتصادی در این سیستم به صورت زیر به دست می آید:
(12)
4. مثال عددی
در این قسمت به ارائه یک مثال عددی می پردازیم. فرض کنید در یک موقعیت موجودی، هزینه نگهداری هر واحد برابر با 35، هزینه هر بار سفارش برابر با800 ، تقاضای سالیانه 1000 واحد و قیمت خرید و فروش هر واحد به ترتیب برابر با 135 و 110 باشد.
همچنین فرض کنید هزینه ثابت سالیانه استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی برابر با 3500 و هزینه متغیر آن که عمدتا شامل هزینه تگ است برابر با 5/0 به ازای هر واحد کالا باشد. اگر مقدار α، β و γ را به ترتیب برابر با 00001/0، 0001/0 و 0001/0 در نظر بگیریم، آنگاه پس از استقرار فناوری مذکور، میزان تقاضا و هزینه های نگهداری و سفارش به ترتیب به صورت زیر به دست می آید:
با توجه به داده های فوق مقدار سفارش اقتصادی و همچنین سود کل، قبل و بعد از استقرار فناوری مذکور به صورت زیر به دست می آید:
الف) قبل از استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی
ب) بعد از استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی
آنچنانکه مشاهده می شود، با استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی مقدار سفارش اقتصادی تقریبا به میزان 35 درصد کاهش و سود کل تقریبا به میزان 60 درصد افزایش یافته است.
5. مقایسه وضعیت موجودی قبل و بعد از استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی
در این قسمت به مقایسه وضعیت موجودی قبل و بعد از استقرار فناوری مذکور پرداخته می شود و در تحلیل ها از داده های مثال قبل استفاده می شود.
در صورتیکه مقدار بهینه سفارش در حالت عادی را با Q* و مقدار بهینه سفارش بعد از استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی را با نشان دهیم، آنگاه داریم:
به ازاء کلیه مقادیر مثبت R ، نسبت فوق کوچکتر از یک است و این نشان می دهد که به کارگیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی باعث کاهش حجم موجودیها می گردد. به عبارت دیگر با کاهش میزان سرمایه گذاری در فناوری مذکور میزان سفارش در سیستم مجهز به فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی به میزان سفارش اقتصادی در یک سیستم عادی میل می کند:
شکل (1) رابطه بین میزان سرمایه گذاری در فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی و نسبت مقدار سفارش اقتصادی را در دو حالت قبل و بعد از به کارگیری فناوری مذکور نشان می دهد.
شکل 1. رابطه بین میزان سرمایه گذاری در فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی و نسبت مقدار سفارش اقتصادی، قبل و بعد از به کارگیری فناوری مذکور
آنچنانکه در شکل فوق نیز مشاهده می شود با افزایش میزان سرمایه گذاری (R) نسبت کاهش می یابد تا آنجاکه در میزان سرمایه گذاری 10000 این نسبت به 295453/0 می رسد.
از سوی دیگر در صورتیکه مقدار بهینه سود کل در حالت عادی را با و مقدار بهینه سود کل بعد از استقرار فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی را با نشان دهیم، آنگاه داریم:
به ازاء کلیه مقادیر مثبتR ، نسبت فوق بزرگتر از یک است و این نشان می دهد که به کارگیری فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی باعث افزایش مقدار سود کل می گردد. به عبارت دیگر با کاهش میزان سرمایه گذاری در فناوری مذکور میزان سود کل بهینه در این فناوری، به میزان سود کل بهینه عادی میل می کند:
شکل (2) رابطه بین میزان سرمایه گذاری در فناوری مذکور و نسبت میزان سود کل بهینه را در دو حالت قبل و بعد از به کارگیری این فناوری نشان می دهد.
شکل 2. رابطه بین میزان سرمایه گذاری در فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی و نسبت میزان سود کل بهینه ، قبل و بعد از به کارگیری فناوری مذکور
آنچنانکه از شکل نیز مشاهده می شود کمترین نسبت Ω به ازاء میزان سرمایه گذاری صفر بوجود می آید که برابر با یک است و به ازاء مقادیر بیشتر سرمایه گذاری این نسبت افزایش می یابد. در این مثال این نسبت در بالاترین حد خود به ازاء 10000 واحد سرمایه گذاری به 30448/2 می رسد. بنابراین با افزایش میزان سرمایه گذاری در فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی سود کل افزایش می یابد.
6. نتیجه گیری و پیشنهادات
این مقاله برای اولین بار به صورت کمّی به بررسی تاثیر پیاده سازی فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی بر سیاست سفارش دهی یک سازمان در حالت ساده آن می پردازد. پیاده سازی فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی اگر چه منجر به تحمیل هزینه های اضافی می گردد لیکن می تواند کاهش قابل توجهی در هزینه های سفارش و نگهداری و افزایش در تقاضا ایجاد نماید. با مدل سازی و حل مدل، مقدار سفارش اقتصادی و سود کل بهینه در شرایط وجود یک فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی به دست آمد و با حالت عادی مورد مقایسه قرار گرفت. مقایسه وضعیت موجودی قبل و بعد از بکارگیری فناوری مذکور نشان می دهد که پس از پیاده سازی این فناوری، مقدار سفارش اقتصادی متناسب با میزان سرمایه گذاری صورت گرفته، کاهش یافته و سود کل بهینه افزایش می یابد. به هر حال در این مقاله، به ارائه مدل ساده مقدار سفارش اقتصادی در شرایط وجود فناوری شناسائی از طریق امواج رادیوئی پرداخته شد که در آن تنها متغیر مدل مقدار سفارش است، در حالیکه می توان علاوه بر تعیین مقدار بهینه سفارش، میزان بهینه سرمایه گذاری در این فناوری را نیز تعیین نمود که به نظر می رسد در عمل از اهمیت قابل توجهی برخوردار باشد. همچنین با توجه به تاثیر نگهداری موجودیها بر کل زنجیره تامین می توان به بررسی و مدل سازی به کار گیری این فناوری بر مدیریت موجودی ها در کل زنجیره تامین پرداخت.
فهرست مراجع و مآخذ
1) Hodges, S. and McFarlane, D., Radio Frequency Identification: Technology, Applications and Impact, White Paper, Auto-ID Lab, Cambridge University, September 1, 2005.
2) Chappell, G., Durdan, D., Gilbert, G., Ginsburg, L., Smith, J. and Tobolski, J., The Value of Auto-ID Technology in Retail Stores, Accenture, February 1, 2003.
3) Tellkamp, Ch., Angerer, A., Fleisch, E. and Corsten, D., From Pallet to Shelf: Improving Data Quality in Retail Supply Chains Using RFID, White Paper, Auto-ID Lab, Cambridge University, September 1, 2005.
4) Morán, H.J., Ayub, S. and McFarlane, D., Improving Inventory Visibility in a Retail Company – Impact on Existing Procedures and Information Systems, White Paper, Auto-ID Center, MIT , October 1, 2003.
5) Alexander, K., Birkhofer, G., Gramling, K., Kleinberger, H., Leng, S., Moogimane, D. and Woods, M., Focus on Retail: Applying Auto-ID to Improve Product Availability at the Retail Shelf, White Paper, Auto-ID Center, MIT, June 1, 2002.
6) Fleisch, E. and Tellkamp, Ch., The Impact of Inventory Inaccuracy on Retail Supply Chain Performance: A Simulation Study,White Paper, Auto-ID Center, MIT, October 1, 2003.
7) Alexander, K., Gilliam, T., Gramling, K., Grubelic, Ch., Kleinberger, H., Leng, S., Moogimane, Dh. And Sheedy, Ch., Applying Auto-ID to Reduce Losses Associated with Product Obsolescence, White Paper, Auto-ID Center, MIT, November 1, 2002.
8) Chappell, G., Ginsburg, L., Schmidt, P., Smith, J and Tobolski, J., The Value of Auto-ID Technology in Consumer Packaged Goods Demand Planning, Accenture, November 1, 2002.
9) Fleisch, E., Ringbeck, j., Stroh, S., Plenge, Ch., Dittmann, L. and Strassner, M., RFID—The Opportunity for Logistics Service Providers , White Paper, Auto-ID Lab, Cambridge University, September 2005.
10) Alexander, K., Gilliam, T., Gramling, K., Kindy, M., Moogimane, Dh., Schultz, M. and Woods, M., Focus on the Supply Chain: Applying Auto-ID within the Distribution Center, White Paper, Auto-ID Center, MIT, June 1, 2002.
11) Morán, H., Chow, Y. and McFarlane, D., Improving Differential Item Pricing in a Retail Company–Impact on Existing Procedures and Information Systems,White Paper, Auto-ID Center, MIT, October 1, 2003.
12) Chappell, G., Durdan, D., Gilbert, G., Ginsburg, L., Smith, J. and Tobolski, J., The Value of Auto-ID Technology in Retail Supply Chain, Accenture, November 1, 2002.