تکنولوژی شناسایی مبتنی بر امواج رادیویی(RFID) روشی برای شناسایی خودکار است که با استفاده از تجهیزات RFID به نام تگ یاترانسپوندر اطلاعات را بدون تماس فیزیکی ذخیره یا بازیابی می¬کند. مزیت بزرگ تکنولوژی RFID بر دیگر تکنولوژی¬ها، این است که برای قرائت تگ¬های RFID نیاز به قرار دادن دقیق آنها در کنار قرائتگر نیست. کاربرد فناوری RFID بسرعت در حال گسترش بوده و همزمان میزان و نرخ شکستهای بوجود آمده نیز قابل توجه می باشد. برخلاف موفقیت های عمده اقتصادی ناشی از بکارگیری این فناوری درغرب، بسیاری از شرکتهای ناموفق در پیاده سازی این فناوری، درکشورهای توسعه نیافته و شرکتهای متعلق به آنها بودهاند. براساس بررسیهای صورت گرفته عمده این عدم موفقیت ها ناشی از شیوه مدیریت و بکار گیری روشهای سنتی هنگام مواجهه با فناوری های نو می باشد. مهمترین کاربرد فناوری RFID در زنجیره تأمین کالا، سیستمهای شناسایی و ردیابی و مدیریت اسناد میباشد. جهت تهیه نقشه راه توسعه RFID نیاز است که چهار مرحله اصلی انجام پذیرد:
• فاز اول: مطالعات ابتدایی (بررسی وضعیت موجود فناوری اطلاعات در حوزه مورد نظر)
• فاز دوم: ارائه طرح تفصیلی (نرمافزاری، سختافزاری و زیرساختهای موردنیاز)
• فاز سوم: ارزیابی، انتخاب، خرید و نصب نرمافزار و سختافزار موردنیاز
• فاز چهارم: پیادهسازی، یکپارچهسازی، تست، راهاندازی و آموزش
برای به کارگیری فناوری RFID قبل از پیادهسازی در سازمان، باید به عوامل زیر توجه بسیاری شود:
الف) عوامل فناوری که عبارتند از: 1- هزینه پیاده سازی این فناوری با توجه به سختافزار و نرمافزارهای مورد نیاز آن. 2-درک ارزش یا سودمندی : انتظار سود از فناوری RFID که به نوعی در دو قسمت سرشکن شدهاست : الف) کاهش هزینه (کاهش هزینه نیروی انسانی، کاهش هزینه صورت اموال، فرایند اتوماسیون و...) ب) ارزش افزوده(افزایش درآمد، خشنودی مشتری و ...). با توجه به اینکه بعضی از این سودمندیها به صورت کیفی هستند و وجود فیزیکی ندارند، سازمانها درک درستی از ارزش و سودآوری حاصل شده ندارند. 3- پیچیدگی : بحث پیچیدگی فناوری که میتواند متأثر از پیچیدگی اجرای فناوری و یا خود فناوری باشد.
ب) عوامل سازمان که عبارتند از : 1- حمایت مدیریت / توانایی : بررسیها نشان میدهد، میزان حمایت مدیریت از فناوری، به درجه موفقیت اجرای آن برمیگردد. به این معنی که نگرش مدیران به صورت یک فرد مانع و یا به صورت یک فرد مشوق برای اجرای پروژه دستهبندی شود. 2- فرهنگ سازمانی : شامل فرهنگ کارکنان، فرهنگ مدیریت و فرهنگ مشتری است. در یک سازمان ممکن است تمایل کمتری برای تغییرات وجود داشته باشد. بنابراین مدیریت سختگیرانه و نبود روابط دوستانه میان همکاران، ممکن است مانع بزرگی برای پذیرش فناوری باشد. 3- آمادگی سازمان : آمادگی سازمان مهمترین عامل برای پذیرش RFID است. سازمانی که نوآوری لجستیکی در آن دیده میشود، معمولاً تمایل زیادی برای پذیرش این فناوری دارد. 4- اندازة سازمان: معمولاً سازمانهای بزرگ با ظرفیت کاری بالا به دنبال فناوریهای جدید و گسترش کار خود هستند.
ج) عوامل انسانی (کارکنان) که عبارتند از: 1- مقاومت در برابر تغییرات / نگرش: شاید بزرگترین مانع برای اجرای (پیادهسازی) فناوری جدید، کارکنان باشند که ترس از تغییرات دارند. 2-مهارت / آموزش : خصوصیات کارکنان یا همان مهارت یا تجربه کارکنان میباشد، عامل مهمی برای سازمان است، زیرا مهارت بالا به عنوان منبع فناوری اطلاعات یک شرکت یاد میشود و زیر ساختار تشکیل دهنده این مهارتها یعنی آموزش در پذیرش این فناوری تأثیر میگذارد.
د) عوامل محیطی که عبارتند از :1-سیاست سازمان : اگر نگرش محیط داخلی سازمان به سوی افزایش ارزش (کارایی) و یا کیفیت خدمات باشد، این عوامل میتواند به طور غیر مستقیم به عنوان یک عامل توانمندساز برای پذیرش این فناوری به کار رود. به این ترتیب این فناوری می تواند به وسیله کاهش هزینهها یا با افزایش کیفیت، ارزش افزوده ایجاد کند. پس شرایط محیطی میتواند برروی پذیرش نقش مهمی داشته باشد.
_ زیر ساخت : سازمانها نیازمند توجه به زیر ساختهای موجود در پذیرش فناوری هستند. زیرساخت سخت نمیتواند به طور سریع با سایر سیستمها هماهنگ شود و به نوعی مانع بزرگی در پذیرش میشود.
ه) عوامل شرایط تقاضا که عبارتند از:1- نیاز مشتری : فناوری سازمان بایستی عملکرد این فرایند را بپذیرد که چگونه بایستی با هدف خواستههای مشتری منطبق شود.2- استانداردها : استانداردهای مختلفی از قبیل ISO / IEC, ANSI, EPC, … برای سختافزار و نرمافزار و مدیریت دادهها وجود دارد؛ لازم است دقت شود که از کدامیک از این استانداردها باید استفاده نمود.
و) عوامل شرکتهای حامی و وابسته :1- ساختار یکپارچه شرکتها : ساختار حمایت شرکتها در زنجیره تأمین سازمانها، میتواند بر پذیرش این فناوری تأثیر بگذارد. شدت مبادله اطلاعات داخل این شرکتها میتواند پذیرش این فناوری را ترغیب کند. به طور کلی، داشتن بانک اطلاعات قوی و تقاضای زنجیره تأمین، بزرگترین عامل بالقوه برای پذیرش RFID در سازمانها است.
اگر به این عوامل به خوبی دقت شود، امکان رشد و نمو و پیشرفت فراهم میشود. اینها حوزههائی هستند که نیازمند توجه و مراقبت مستمر و خاص از سوی مدیریت میباشند. بر اساس تجارب مربوط به دهه گذشته، در پیاده سازی موفق سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر RFID ، شناخت دقیق و توجه به عوامل کلیدی موفقیت بسیار تاثیرگذار بوده است و لزوم توجه به شناخت و بکارگیری عوامل کلیدی موفقیت را نشان می دهد.
در نهایت برای پیاده سازی سیستم جامعی برای پیادهسازی این فناوری، باید تحلیلی بر روی امکان انجام پروژه و موارد مورد توجه در پیاده سازی چنین سیستمی را در نظر گرفت. چالش هائی وجود دارند که مانع گسترش RFID می شوند ؛از عمده ترین آنها می توان به چالش های فناوری، استاندارد، مالکیت های معنوی، هزینه، زیر ساخت و نرخ برگشت سرمایه و نحوه تبدیل سیستم های بارکد به RFID اشاره نمود.
پریسا یعقوبی
پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی