مدیریت دارو و غذا در اکتبر 2004 استفاده از وری چیپ (verichip) را در بدن انسانها تأیید کرد. وری چیپ یک ریزتراشه به اندازهی یک دانهی برنج است که با یک تزریق ساده در زیر پوست جا گذاشته میشود. مثل بارکد تولیدات مصرفی، این ریزتراشه اطلاعات رمزی را ذخیره میکند و با یک اسکنر خوانده میشود. این ریزتراشه امکان «چک شدن» ما را مثل یک شمارهی امنیت اجتماعی دوسویه که در بدن جاگذاری شده است فراهم میآورد. سازندهی این تراشه راهحل کاربردی دیجیتال (Applied Digital Solutions) در ابتدا بر این نکته تأکید کرده بود که این قطعه کاربردهای بالقوهای در زمینهی پزشکی دارد. این مرکز گفته است که فقط با پرداخت 150 تا 200 دلار میتوانید تمام تاریخچهی پزشکی خود را ـ از قبیل آلرژیها، درمانهای دارویی، بیماریهای گذشته و نظایر اینها ـ به شکل کد درآورید و آن را روی بدن خود کار بگذارید. به این ترتیب دکتر یا سایر متخصصین پزشکی میتوانند با یک اسکن سریع به این اطلاعات، قبل از شروع درمان دسترسی داشته باشند. اطلاعات را میتوان هم بر روی خود تراشهها بارگذاری کرد و هم میتوان آنها را در بانک دادههایی وارد نمود که اسکن کردن تراشه در واقع قفل ورود به این بانک را باز میکند. وری چیپ یکی از آخرین نسخههای یک تکنولوژی شگفتانگیز است: تراشههای شناسایی با فرکانس رادیویی (RFID) که آن قدر کوچک هستند که میتوان آنها را در داخل بدن کار گذاشت اما بیشتر، استفادهی تجاری دارد. تجار برای ردیابی موجودیهاشان و شرکتهای حمل و نقل برای ثبت محمولههاشان از این تراشهها استفاده میکنند. علاوه بر این مدیران حیات وحش، کشاورزان و دارندگان حیوانات خانگی از جمله کسانی هستند که به استفاده از این تراشهها علاقهمنداند. یک میلیون تراشه از این نوع در حیوانات خانگی و دامها کار گذاشته شده است. در حال حاضر تنها عدهی کمی از مردم (طبق آمار تابستان 2004 حدود یک هزار نفر) خواستار کارگذاری این تراشه در بدنشان بودهاند و بیشترشان هم در کشوری غیر از ایالات متحده زندگی میکنند. در مکزیک، کارگزاران بلندپایهی قضایی این تراشهها را در اختیار دارند، به این ترتیب پلیس میتواند در صورت ربوده شدن، آنها را ردیابی کند. در بارسلون طبق گفتهی آسوشیتدپرس از این تراشهها برای شناخته شدن عنوان افراد مهم (VIP) استفاده میکنند و از طریق ارتباط با به بانکهای اطلاعاتی، به جریان پرداخت پولشان سرعت میدهند، درست مثل استفاده از کارتهای هوشمند. سیستم خدمات درمانی هم قطعاً از وجود چنین تراشههایی بسیار سود خواهد برد چرا که دسترسی به سابقهی پزشکی بیماران از این راه سریعتر و راحتتر است. دولت بوش متعهد به پرداختن بیش از صد میلیون دلار شده تا تمام گزارشها و پروندهها را از شکل کاغذ و مکتوب به شکل الکترونیک تبدیل کنند. به تعداد بیمارانی که هر روز از این مرکز به آن مرکز خدمات درمانی مراجعه میکنند بیشتر میشود و این خطر وجود دارد که در جریان این نقل و انتقالات پروندهی مکتوب پزشکیشان آسیب ببیند، به این ترتیب کار درمان با مشکل مواجه شود. اما این ریزتراشهها هم چند سؤال اساسی را برمیانگیزاند. واضحترین آنها، داشتن پتانسیل برای تخریب و از بین بردن حریم خصوصی است. سناتور پاتریک لیهی (Patrick Leahg) عضو جبههی دموکرات از ایالت ورمونت بیانیهای را قرائت کرد که در آن به نگرانیهایی اشاره شده بود که تأیید این تراشهها از سوی مدیریت غذا و دارو (FDA) ایجاد کرده بود. به گفتهی او FDA و نیز وزارت بهداشت و خدمات انسانی در پاسخ به این سؤال که این تکنولوژی جدید تا چه حد حریم خصوصی، ایمنی و آزادیهای فردی را در نظر گرفته است سکوت کردهاند. سایر کسانی که طرفدار حفظ حریم خصوصی هستند نگرانیهای دیگری را دربارهی پتانسیل ردیابی زندانیان، زندانیانی که به صورت مشروط آزاد شدهاند و یا مهاجران غیرقانونی بیان کردهاند. شرکتی که این ریزتراشه را ساخته، در حال حاضر خدماتی ارایه میدهد که «فرشتهی دیجیتالی» (Digital Angel) نام دارد. این سرویس به مشتریان اجازه میدهد که حیوانات، هواپیماها و حتی اشخاصی را که از پیجوها یا ساعتهای مچی با سیستم موقعیتیابی جهانی را ردیابی کنند. کارگذاری تراشهی مجهز به GPS هماکنون قابل انجام است. طبق گزارش نشریهی کریستین سانیس مانیتور (christian science manitor)، در تابستان گذشته شرکت وری چیپ اعلام کرد که در حال توسعه تکنولوژیای است که تراشه را قادر میسازد با سیستم ماهوارهای کار کند، به این ترتیب بهتر میتواند افراد گم شده را پیدا یا ردیابی کند. به احتمال زیاد بسیاری از مردم از این قطعات ردیابی خوششان خواهد آمد. مثل کسانی که بیماران آلزایمری، سایر انواع بیماریهای مربوط به حافظه و عقل دارند، والدینی که نگران فرزندانشان در کودکستانها و مهدکودکها هستند ـ. اما آنچنان که برای استاینهارد عضو انجمن آزادیهای فردی آمریکا به رادیو ملی گفته است، این تکنولوژی میتواند حقیقتاً کلیدی باشد برای سیستم جهانی ردیابی. بری اضافه میکند که: «دولت میخواهد این قطعات را درون پاسپورت حدود 20 میلیون آمریکایی کار بگذارد». بعد از حوادث یازده سپتامبر قرار بر این شده بود که تراشههای اطلاعاتی را درون گواهینامههای رانندگی هم کار بگذارند. معاوضهی حریم خصوصی با ایمنی حتی آینده را هم مخدوش خواهد کرد، همچنان که لزوم یافتن افراد خطرناک جامعه را به سویی میبرد که در آن هر کس، هر جا و همیشه قابل ردیابی است. طرح حریم خصوصی سالم به مصرفکنندگان هشدار میدهد که دربارهی نوع اطلاعاتی که در این وریچیپها بارگذاری میکنند محتاط باشند. آمار حیاتی دربارهی آلرژیها و گروه خون اشکالی ندارد اما «آیا شما واقعاً دوست دارید کسی که آلرژی شما را درمان میکند بداند که مثلاً شما ساعت 3 عصر برای مشکل مغزیتان به پزشک مراجعه کرده بودید یا در ساعت 5 عصر سقط جنین داشتهاید»؟ تولیدکنندگان وریچیپ اطمینان دارند که میتوانند هم بر هراس دربارهی حریم خصوصی غلبه کنند و هم بر «عوامل ترسآوری» که این تراشههای قابل کارگذاری مجسم میکنند. اسکات سیلورمن ریاست مرکز راهحلهای کاربردی دیجیتال در ماه اکتبر؛ در روزنامهی نیویورک تایمز گفته بود که تأییدیهی مدیریت دارو و غذا قدمی بزرگ در این راستا بود. این شرکت همچنین برنامهی بازاریابی بزرگی به راه انداخته و نام آن را «تراشهدار شوید» گذاشته است. این برنامه، تبلیغاتی است برای فروش محصولاتاش. در سال 2002، وایرد نیوز گزارش داد که مرکز راهحلهای کاربردی دیجیتال برای صد هزار نفر اولی که متقاضی کارگذاری این تراشهها شوند تخفیف در نظر گرفته است. این مرکز، وریچیپ را علاوه بر تکنولوژی پزشکی، به عنوان تکنولوژی ایمنی هم به فروش میرساند و بر این نکته تأکید دارد که این تراشهها برای کنترل دسترسی به ساختارهای فیزیکی نظیر مراکز نیروگاههای هستهای و نیز برای کاهش تقلبهای مالی در مؤسسات مالی مختلف هم کاربرد دارند. مدافعان حریم خصوصی و آزادیهای فردی به هشدارهایشان به خریداران وریچیپ ادامه خواهند داد. اما گروه دیگری نیز وجود دارد که دربارهی کارگذاری این تراشهها در بدن انسان نگران است: مسیحیت بنیادگرا. معتقدانی که به پیشگوییهای کتاب وحی به طور کامل ایمان دارند و آن را میفهمند، بسیار مراقب تکنولوژیهایی هستند که تداعیکنندهی «نشان حیوان صفتی» در جهان است: یکی از ابزار ضدمسیحیت که در بخش 13 کتاب مقدس این گونه توصیف شده است: «و او باعث میشود همه، از کوچک و بزرگ، فقیر و غنی، رها و دربند نشانی در دست راست یا پیشانیشان داشته باشند، آن چیزی است که هیچ کس در امان نخواهد بود هر آن که این نشان را خرید و فروش نکند». نگرانی دربارهی وریچیپها اخیراً به حدی افزایش یافته که شبکهی خبری مسیحیت دربارهی این که آیا این تراشهها و سایر تراشهها همان نشان حیوان (دیو)صفتی هستند، از عالم انجیل و استاد دانشگاه ریگنت، جوزف کیکاسولا این موضوع را سؤال کرد. او سعی کرد که مخاطبان را آرام کند، سپس گفت: «نظر من منفی است. من گمان میکنم که کتاب مقدس آشکارا میگوید که نشان حیوانصفتی برای خرید و فروش است و نیز چیزی است اجباری، یعنی از جانب دولت اجباری میشود. اما این ریزتراشهها برای مقاصد خوبی چون پروندههای پزشکی و کودکان گمشده طراحی شدهاند. اینها برای خرید و فروش نیستند، آن گونه که در کتاب مقدس توصیف شده». اما گذشته از نگرانیهای ضدمسیحیت، چیزی در این باره عجیب است که بدن را در تقابل و تعامل با ماشینها قرار میدهد. بدون نیاز یا امکان مسیر (جهت) فعال. وقتی بازی ویدئویی بازی میکنیم یا از ماشینهایی خودپرداز (ATM) استفاده میکنیم. ما کنترل کنندهی تمام روند و فرآیند هستیم، هر زمان که به این تعامل دست میزنیم. هنگامی که یکی از این وریچیپها را در بدن خود داشته باشیم، به این معنی است که میتوانند ما را به طور غیرفعال اسکن کنند. چه بخواهیم چه نخواهیم، اطلاعاتمان را از طریق اسکن کردن میخوانند. شکی نیست که این فراهم آوردن اطلاعات به شکل فوری بخشی از تقاضا است و مطمئناً موهبتی است برای قربانیان حوادث یا در ردیابی افراد خطرناک. اما ما در قبال به دست آوردن چنین امنیت و کارآیی چیزی را از دست میدهیم و آن از دست دادن کنترل است ـ دادن خود به چیزی یا کسی که تنها خدا میداند و نقض بدیع انسان (از بعد زیستشناشی) و شاید قدمی بسیار کوچک در راستای آیندهای نیمه انسانی و نیمه ماشینی یا سایبرگ «Cyborg». |
●/a>>/>/b>>/> نویسنده: هنرى - مالوا |
ترجمه : محمد ناصح
ماهنامه شبکه - مهر ۱۳۸۶ شماره 80
اشاره :
دنیایی را تصور کنید که در آن هر یک از اقلام تولیدی، همراه یک تراشه RFID ارائه میشود و این تراشه، اطلاعاتی را درباره محصول مربوطه ذخیره میکند. با جابهجایی یک محصول در زنجیره تأمین (برای مثال در صنایع داروسازی، هوافضا، دامپروری یا حتی تشخیص هویت انسانها) اطلاعات مختلفی جمعآوری و در نقاط متفاوتی از سیستمهای ترکیبی ذخیره میشود و سپس در دسترس قرار میگیرند.
منبع: ای ویک - هجدهم ژوئن نگاهی به پروژه مشترکMIT وSAP به منظور استفاده ازRFID
برای پیگیری مواد دارویی و شبیهسازی زنجیره تأمین
دنیایی را تصور کنید که در آن هر یک از اقلام تولیدی، همراه یک تراشه RFID ارائه میشود و این تراشه، اطلاعاتی را درباره محصول مربوطه ذخیره میکند. با جابهجایی یک محصول در زنجیره تأمین (برای مثال در صنایع داروسازی، هوافضا، دامپروری یا حتی تشخیص هویت انسانها) اطلاعات مختلفی جمعآوری و در نقاط متفاوتی از سیستمهای ترکیبی ذخیره میشود و سپس در دسترس قرار میگیرند.
هدف نهایی از این اقدام، کسب اطلاع دقیق از موقعیت همه اقلام (یا هر یک از آنها) در زمان خواسته شده است. چالش اصلی، تعیین نحوه پیادهسازی این طرح است: در صورتی که تمام مؤسسات سطوح بالا و پایین زنجیره تأمین با همکاری یکدیگر، در بین همکاران تجاری خود به مبادله و انتشار اطلاعات اقدام کنند، شبکه ارتباطی حاصله، چگونه خواهد بود؟
مؤسسه SAP و انستیتو فناوری ماساچوست (MIT) در یک پروژه مشترک اقدام به بررسی توانایی ساختار شبکه مذکور در نگهداری از برچسبهای شناسایی کردهاند. این برچسبهای شناسایی از نوع امواج رادیویی هستند و به طور مشترک توسط مؤسسات سطوح بالا و پایین زنجیره تأمین، به منظور ردگیری محصولات از زمان تولید تا رسیدن به دست مصرفکننده به کار میروند.
مؤسسه EPCglobal، که پایگاه اصلی استانداردسازی RFID محسوب میشود، در راستای شمارهگذاری محصولات موجود در سراسر دنیا، در حال ایجاد یک شناسه الکترونیکی محصول یا Electronic Product Code) EPC) است. این مؤسسه برای تبادل اطلاعات RFID استانداردهایی را ایجاد نموده و یک ساختار شبکه موسوم به EPC Network را برای فراهم ساختن امکان ایجاد پیوند بین تمام اشیا از طریق اینترنت پیشنهاد کرده است.
در همین زمان، سایر گروهها (برای نمونه، مؤسسات آموزشی و شرکتهای نرمافزاری) ساختارهای دیگری را برای شبکه ارتباطی پیشنهاد کردهاند که توانایی تطبیق تبادل دادههای RFID را در سراسر دنیا دارند.
با این حال، پیش از توافق درباره استفاده از یک ساختار شبکه، باید به چند سؤال اساسی پاسخ داده شود: میزان ترافیک اطلاعات ایجادشده در شبکهای که هریک از اعضای آن دادههایی را ارسال میکنند، چقدر است؟ چه نوع ساختاری قادر است افزایش حجم چنین شبکهای را پشتیبانی کند؟ برای ارزیابی صحت درخواستها از چه نوع سیستم امنیتی استفاده میشود؟ برای اداره این حجم از اطلاعات، چه منابعی مورد نیاز است؟
موارد فوق، تنها برخی از سؤالاتی هستند که توسط لابراتوارهای Auto-ID (جایگزین مؤسسه Auto-ID Center که در سال 2003 به دو بخش Auto-ID Labs و EPCglobal تجزیه شد) در MIT و لابراتوارهای SAP، در پروژهای مشترک موسوم به Utilizing Distributed EPC Data with Enterprise Applications پاسخ داده شد.
این پروژه هنوز در مراحل اولیه کار است و به منظور شبیهسازی یک زنجیره تأمین، شامل تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، عمدهفروشان و خردهفروشان، نحوه نقل و انتقالات روزمره کالاها در بین این عوامل، مورد بررسی قرار میگیرد.
هدف این پروژه، تعیین توانایی ساختارهای مطرح شده برای اداره ترافیک مورد پیشبینی در شبکه و احتمالاً تغییر استانداردها بر اساس نتیجه حاصل از این بررسی است.
جان ویلیامز، یکی از متخصصان شبیهسازی و مدلسازی دادههای با حجم زیاد، سرپرست تیم تحقیقاتی پروژه EPC Data در MIT است. او به سفارش یکی از مؤسسات دولتی، شبکههای مختلفی همچون اینترنت، شبکههای تلفن و سیستمهای آبرسانی را در شرایطی که ارتباط بین عناصر شبکه به گونهای قطع شده، شبیهسازی کرده است. ویلیامز ایدههای صریحی را درباره نحوه استفاده از دادههای RFID برای تسهیل ارتباطات در بین شرکتها و همچنین مشکلات مربوط به این کار مطرح کرده است.
ویلیامز به عنوان سرپرست لابراتوارهای Auto-ID و مدیر سرمایهگذاری پروژه در کمبریج ماساچوست، میگوید: «ایده اصلی این پروژه، کسب اطلاع از موقعیت هر شیء در زمان دلخواه است. یکی از مسائل (و چالش اصلی) کار این است که در طول یک سال یک تریلیون محصول متفاوت تولید میشود و ما همواره باید هزاران میلیارد محصول را ردگیری کنیم، اما تاکنون سیستمی که قادر به اداره این حجم اطلاعات باشد، ایجاد نکردهایم. در حال حاضر، بزرگترین شبکههای موجود، شبکه اینترنت و تلفن هستند، اما این نوع شبکهها (شبکههایی با قابلیت استفاده ازRFID) بسیار بزرگتر از شبکههای مذکور خواهند بود. یکی از مسائلی که ذهن مرا مشغول کرده، نحوه ایجاد این سیستم به گونهای است که بتوان وارد آن شد و درباره شیء مورد نظر پرسوجو کرد. هنگام پیادهسازی چنین ساختاری با چندین مشکل مواجهیم؛ تمام اجزای این سیستم باید ایمن و مقیاسپذیر باشند.»
همزمانی رخدادها
ویلیامز و لابراتوارهای SAP به منظور تعیین حدود قابلقبول برای پروژه، کار خود را روی صنعت داروسازی ایالت متحده متمرکز کردند؛ زیرا اغلب تولیدکنندگان دارو در مرکز ایالت مستقرند و قوانین فدرال امکان ارسال سابقه دیجیتالی هر یک از داروهای تولید شده را برای خرده فروشان، عمدهفروشان و توزیعکنندگان فراهم میکند.
روزانه در حدود 5/1 میلیون دارو در زنجیره تأمین صنعت داروسازی جابهجا میشود. دلیل اصلی استفاده از سابقه دیجیتالی داروها، حفاظت از بیماران در مقابل داروهای تقلبی است. این کار به واسطه ردگیری داروها از زمان شروع فرآیند تولید تا رسیدن آنها به دست مصرفکنندگان انجام میشود.
هم اکنون قوانین استفاده از سابقه دیجیتالی (epedigree) دارو در برخی از ایالات به تصویب رسیده است و آژانس نظارت بر دارو و مواد غذایی ایالاتمتحده نیز در حال انجام بررسیهای لازم برای تهیه یک لایحه پیشنهادی در این زمینه است.
با وجودی که هیچ یک از ایالات و نیز دولت فدرال، به طور مشخص نامی از RFID به عنوان ابزار ردگیری به میان نیاوردهاند، یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده دارو در جهان با نام Cardinal Health Systems در ساختار سه سطحی زنجیره تأمین خود، اقدام به استانداردسازی RFID در بخش توزیع داروی ایالت کالیفرنیا کرده است. این کار برای صنعت داروسازی نشانهای از آن است که RFID میتواند یک فناوری مناسب و استاندارد برای ثبت سابقه دیجیتالی باشد.
پروژه استفاده از برنامههای توزیع شده EPC data |
تعریف پروژه: یک پروژه تحقیقاتی متمرکز، به منظور تشخیص ساختار مناسب برای مدیریت دادههای حجیم توزیع شده که از اقلام برچسبگذاری شده توسط فناوری RFID دریافت میشوند. |
همزمانی رخدادها در صنعت داروسازی، منجر به ایجاد کاربرد عملی مناسبی برای پروژه مشترک EPC Data شد.
Krish رئیس بخش RFID ایجاد و مدیر زنجیره تأمین و راهکارها در لابراتوارهای SAP واقع در Palo Alto کالیفرنیا میگوید: «سابقه دیجیتالی مثال جالبی است؛ چراکه این کار عوامل بسیاری از زنجیره تأمین (شامل تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و عمدهفروشان) را به طور همزمان تحت تأثیر قرارمیدهد. بر خلاف سایر موارد که مشکلات به بخشی از زنجیره تأمین نسبت داده میشوند، بروز مشکلات احتمالی در این مورد موجب نگرانی تمام عوامل زنجیره تأمین میشود. هدف نهایی پروژه، حل مشکلات بسیار بزرگتر است، اما حل مشکل سابقه دیجیتالی بسیار سختتر از آن است که تصور میشد.»
لابراتوارهای SAP علاوه بر پیشنهاد بهترین طرحهای تمرینی برای کاربرد فناوری RFID در صنعت داروسازی، در حال نصب یک سیستم Enterprise Resource Planning) ERP) برای لابراتوارهای Auto-ID هستند. این نرمافزار که در مرکز MIT واقع در کمبریج اجرا میشود، وظیفه یکپارچهسازی دادههای SAP و فرایندهای کسب و کار را بر عهده دارد. اطلاعات مربوط به مصرفکنندگان واقعی، در مراحل بعدی پروژه وارد سیستم میشوند.
پل هافمن، مدیر روابط خارجی لابراتوارهای SAP، میگوید: «اساساً سؤال ما این است که چگونه باید یک سیستم ERP را به مفهوم EPCglobal مربوط کنیم؟ باید اقلام "برچسبگذاری شده" بسیار زیادی را به حجم عظیمی از اطلاعات مرتبط کنیم. سؤال، این است که چگونه این اقلام را شناسایی میکنیم و به اطلاعات مربوطه دسترسی مییابیم؟ برای رسیدن به پاسخ صحیح، باید از کدام سیستم، پرسوجو کنیم؟ در حال حاضر، هیچ سیستمی وجود ندارد که پرسوجو از آن موجب نگرانی مؤسساتی بیش از یک شرکت شود.»
تیمهای تحقیقاتی به منظور شبیهسازی شرایط موردنظر، از یک رویکرد دو وجهی بهره گرفتند؛ بدین معنی که از یک طرف سؤالاتی عینی را درباره خطمشی کاری SAP (شامل برنامههای مربوط به فناوری RFID و زنجیره تأمین) و از طرف دیگر سؤالاتی نظری را درباره جهان اینترنتمحور یا به تعبیر لابراتوارهای Auto-ID، «اینترنت اشیا» برای این لابراتوارهای تحقیقاتی مطرح کردند.
سؤالات عینی، اصول خودکارسازی زنجیره تأمین را مورد بررسی قرار دادند و سؤالات نظری بیشتر جنبه فلسفی داشتند و با فرض عدم وجود شبکههای EPC محور در جریان کاری مطرح شدند (و اغلب به دنبال کشف بهترین شیوه ارتباط شرکتها و شناسایی افراد در یک زنجیره تأمین مورد پشتیبانی توسط فناوری RFID بودند).
سیستم شبیهساز مؤسسه Auto-ID قابلیت شبیهسازی صد هزار ساختمان و تأسسیات و همچنین ده میلیون جابهجایی در بین این تأسیسات در طول یک روز کاری دارد.
ویلیامز که وظیفه شبیهسازی و جابهجایی اشیا و محصولات و همچنین ارسال سفارشهای خرید را در سطوح بالا و پایین زنجیره تأمین برعهده دارد، میگوید: «هر ساختمان در واقع یک ماشین تعیین وضعیت است که فرآیند چند رشتهای خود را اجرا میکند. هدف نهایی ما شبیهسازی زنجیره تأمین صنعت داروسازی است. ما بر این عقدهایم که با انجام این کار میتوانیم اطلاعات لازم برای شبیهسازی سایر صنایع، همچون خودروسازی و هوافضا را جمعآوری کنیم.»
ویلیامز به منظور انجام شبیهسازی، مدلی از تأسیسات کلی را (که میتواند تأسیسات تولید، توزیع، عمدهفروشی یا خردهفروشی باشد) ایجاد کرده و با انبوهسازی این مدل، تعداد صد هزار ساختمان و تأسیسات را شبیهسازی کرد. هر ساختمان دارای دو ورودی شامل سفارشهای خرید و کالاها بود.
سفارشهای خرید از طرف خرده فروش برای تولید کننده و کالاها از طرف تولیدکننده برای خرده فروش ارسال میشوند. توزیع کننده و عمدهفروش نیز بسته به نوع فرآیند در در موقعیتهای مختلف، نقش واسطه را بر عهده دارند. محیط شبیهسازی به منظور تعیین ظرفیت شبکه در زمانهای مشخص، میزان سفارشهای خرید و کالاهای در حال جابهجایی بین ساختمانها را تغییر میدهد. /font>
آژانس نظارت بر دارو و مواد غذایی به دنبال فناوریهای کمکی |
در ماههای گذشته، آژانس نظارت بر دارو و مواد غذایی (FDA)، در سه موقعیت مختلف موفق به کشف داروهای تقلبی شد که از طریق 24 سایت اینترنتی به فروش میرسیدند. بر اساس تحقیقات سازمان بهداشت جهانی، بیش از ده درصد تمام داروهایی که در سراسر دنیا به فروش میروند، تقلبی هستند. به نظر میرسد با گذشت زمان این مشکل شدیدتر خواهد شد. |
وی میگوید: «من میتوانم تمام سفارشهای خرید یک داروی خاص را از فروشگاهها دریافت کنم (و پس از جمعبندی تمام سفارشها) آنها را در اختیار عمدهفروش قرار دهم.» بدین ترتیب وی فرضاً میگوید: «من امروز پانصد بسته سفارش خرید برای این دارو داشتم. سپس میتوانم این سفارشها را به توزیعکننده ارسال کنم. بنابراین میتوان گفت ما یک ماشین تعیین وضعیت در اختیار داریم. سیستمها، وضعیتهای مشخصی دارند که از پیش به بهترین حالت ممکن تعریف و بر اساس دادههای ورودی (شامل سفارش یا خرید کالاها) دستخوش تغییر میشوند. ما در واقع این وضعیتها را شبیهسازی میکنیم.»
لابراتوارهای SAP و Auto-ID در حال بررسی و تحقیق به منظور یافتن بهترین ساختارها برای برقراری ارتباطات بین اقلام برچسبگذاریشده و همچنین تأثیر نتایج این تحقیقات بر استراتژی تولید محصول شرکتها و حتی صنعت RFID هستند.
هافمن میگوید: «ما اولین گروهی هستیم که نسبت به این فناوری جدید بصیرت کافی داریم و بهتر از هر کسی نحوه توسعه محصولات ابتکاری برای مشتریان خود را میدانیم. مشکلات و نیازهای بازار و همچنین انواع فناوریهای مورد نیاز برای یافتن راهحل بهتر را درک میکنیم. برخی از این فناوریها باید خریداری شوند و برخی دیگر را باید توسعه دهیم.»
در همین زمان، SAP و MIT برای همکاری و تبادل دادهها در اینترنت به طور مشترک، یک «مفهوم اساسی» معرفی کردند که همراه فناوری RFID، اداره اطلاعات را عهدهدار میشود.
ساختارهای متعارض
پروژه EPCglobal Data با استفاده از سابقه دیجیتالی، مدلهایی از ساختارهای مختلف را برای انواع شبکههای منفرد و توزیعشده شبیهسازی میکند. با وجود این، به غیر از صنعت داروسازی، چندین ساختار متعارض در حال اجرا هستند. یکی از این ساختارها که به طور مفصل مورد بررسی قرار گرفت، ساختار EPC Network نام دارد.
این ساختار با هدف اطمینان از تعمیم عملکرد برچسبهای اطلاعات در زمان نقل و انتقال محصولات در سطوح مختلف زنجیره تأمین، ایجاد شده است. ساختار EPC Network شامل سه مؤلفه EPC Discovery Service (یک زنجیره حفاظتی دیجیتالی برای برچسبهای EPC Information Services ،(EPC (مترجم برقرارکننده ارتباط بین پایگاهداده و برنامهها) و Object Name Service (که وظیفه شناسایی موقعیت سرور میزبان اطلاعات موردنیاز یک برنامه را برعهده دارد) است.
ساختار EPC Network که توسط مؤسسه EPCglobal معرفی شد، اساساً یک مخزن اطلاعات است. به علاوه، یک مدل ترکیبی نیز وجود دارد که در آن تمام دادهها به صورت دادههای محلی برای شرکتهای گوناگون فرض شده و برای یافتن اطلاعات موردنظر، از یک سیستم اکتشاف هوشمند بهرهگیری میشود.
پس از موارد فوق، مدلهای اسناد، مدلهای تقاضامحور و مدلهای ثبتی، از اهمیت بیشتری برخوردارند. بر اساس گفته یکی از مسئولان مؤسسه SAP: «این پروژه مشترک بین لابراتوارهای SAP و Auto-ID اولین تحلیل علمی است که در آن به دنبال ساختارهای مختلفی هستیم که مطرح شده و در صنعت و دنیای علم مورد استفاده قرار میگیرند.»
با توجه به این که پروژه مذکور پس از گذشت یک سال در مراحل ابتدایی کار است، لابراتوارهای SAP و Auto-ID تمایلی به انتشار نتایج اولیه تحقیقات مربوط به مدل ساختارها ندارند. با وجود این، توا لین (TOA LIN) یکی از محققان ارشد و مدیر پروژه EPCglobal در لابراتوارهای SAP میگوید که در مراحل اولیه کار، به یافتههایی رسیدهایم.
وی میگوید: «در برخی از ساختارها که توسط مؤسسه EPC یا خود شرکتها مطرح شدهاند، به فرضیاتی بر خوردیم که در ابتدا صحیح به نظر نمیآمدند. به عنوان مثال، وارد کردن تمام اطلاعات در مبدأ (فرضاً در یک کارخانه) کارآیی لازم را ندارد.» او همچنین معتقد است نتیجه پروژه، استراتژی تولید محصول مؤسسه SAP را تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از تبعات اصلی مطالعات مذکور این است که به دلیل جدید بودن مفهوم کالاهای برچسبگذاری شده با فناوری RFID، کسی به مشکلات بزرگتر فکر نکرده است. لین معتقد است اغلب فعالیتهای دانشگاهی و صنعتی به لایه فیزیکی پروژه و فرآیندهای مربوط به RFID مربوط هستند و به مدیریت ذاتی دادهها در RFID توجه اندکی شده است.
براساس گفته لین، بخشی از مشکل مدیریت دادهها در این امر نهفته است که با افزایش دادههای تولید شده توسط برچسبهای RFID، ممکن است این اطلاعات در هر سیستمی ذخیره شوند.
وی میگوید: «ما درباره هزاران و حتی میلیونها سیستم (شامل سیستمهای SAP و سیستمهای Oracle) صحبت میکنیم که این اطلاعات را ذخیره کردهاند. ممکن است این دادهها بخشی از یک درخواست باشند. بنابراین با مشکلی مواجه هستیم که پیش از این با مشکلات مشابه آن سروکار نداشتهایم. ممکن است دادههای مورد نظر در میلیونها ابزار ذخیرهسازی مستقر باشند. دادههای RFID و EPC یک بخش از فرآیند خودکارسازی کسبوکار محسوب میشود.»
به گفته لین هیچ کس از توانایی ساختار امروزی شبکهها در پشتیباتی از ذخیره این حجم از اطلاعات، آگاهی ندارد. با وجود این، گوگل عمل مشابهی را انجام داده است؛ این مؤسسه به منظور دسترسی سریع به اطلاعات با استفاده از درخواستها، مفهوم استفاده از دستگاههای حافظه را به جای ذخیره دادهها در یک بانک اطلاعاتی، مطرح کرد.
ویلیامز در MIT از این رویکرد با روی باز استقبال کرده است و در حال تحقیق برای یافتن روشهایی به منظور توزیع قابلیتهای ذخیرهسازی دادههای حجیم در بین سیستمها و دسترسی بسیار سریع به اطلاعات است.
ویلیامز، همراه لابراتوارهای SAP، در حال توسعه سیستمی مشابه گوگل است که قابلیت افزایش حافظه داخلی را داشته باشد.
او میگوید: «چالش اصلی، برقراری جریان اطلاعات است. چگونه حجم عظیمی از دادهها را به صورت بیدرنگ پردازش میکنید؟ این چالشی است که استفاده از فناوری RFID بهدنبال دارد. در زمینه مسائل امنیتی، افزایش ظرفیت و توزیعپذیری شبکه نیز مشکلاتی وجود دارد: چگونه انتشار بیدرنگ دادهها را پردازش میکنید و چگونه باید این فرآیند را ردگیری کنید؟ این شبکه باید با استفاده از سیستمهای توزیعشده و با ساختاری مشابه اینترنت طراحی شود. این تنها راه عملکرد مناسب شبکه است. ما نمیتوانیم دادهها را دریافت کنیم و آنها را مستقیماً در یک شبکه قرار دهیم، بلکه باید تدابیر صحیحی برای این کار بیندیشیم.»
از بین شرکتهایی که اقدام به تولید بسته نرم افزاری در زمینه ERP می کنند، یک شرکت آلمانی بنام SAP AG سرآمد سایر شرکتها میباشد . این نرم افزار قادر است همه بخشهای وظیفه ای شرکت را با یکدیگر پیوند دهد.
این نرم افزار بطور کلی از سه بخش کاربردی مالی ، لجستیک و منابع انسانی تشکیل شده است. این سه بخش بیش از هفتاد ماژول را در این نرم افزار به خود اختصاص داده اند. کاربرد این نرم افزار به شرکتها این امکان را داده است که کاملاً بطور اتوماتیک و یکپارچه عمل کنند و بسیاری از فرایندها و رویه های دستی و هزینه بر که منجر به بروز اشتباهاتی در روند کار میشد را نیز حذف کنند. قابلیت دیگری که نرم افزار دارد آن است که در شرکتهای چند ملیتی نیز میتواند براحتی مورد استفاده قرار گیرد زیرا این قابلیت را دارد که واحد های مختلف پولی، زبانهای مختلف دنیا ، قوانین ومقررات مالیاتی گوناگون و نیازمندیهای مختلف چندین کشور را برآورده سازد.
یکی از امکاناتی که در این نرم افزار وجود دارد، امکان اتصال به تجهیزات RFID می باشد که فایل PDF زیر موضوع را کاملاً تشریح نموده است
با افزایش حمل و نقل ریلی و بزرگ شدن شبکه ریلی و افزایش تجهیزات ناوگان در شبکه همانند واگن ها و لوکوموتیوها و غیره، نیاز به برنامه ریزی و بهینه سازی استفاده از این تجهیزات بسیار مهم جلوه می کند. برای برنامه ریزی ناوگان نیاز به اطلاعات خاصی از قبیل تعداد و انواع تجهیزات و محل قرارگیری هر کدام در شبکه می باشد. این مورد نه تنها در راه آهن، بلکه در سایر بخش های حمل و نقلی نیز دارای اهمیت بسزایی می باشد. بطور مثال در بندرگاه ها برای تعیین مکان کانتینرها از سیستم GPS و AEI استفاده می شود. در راه آهن نیز سیستم های مختلفی به این منظور به کار گرفته شدند. در برخی از کشورها این کار بصورت بسیار ابتدایی و بصورت دستی انجام می گیرد، بطور مثال در کشور ایران این کار بصورت دستی انجام می گیرد و این باعث سختی و دشواری کار می شود.
با بزرگ شدن شبکه راه آهن و افزایش تجهیزات میزان خطای انسانی و زمان صرف شده برای این کار افزایش می یابد بطوری که نمی توان محل واگن ها، واگن انتهایی قطار و سایر وسایل متحرک ریلی را در شبکه مشخص نمود و در بسیاری از موارد پیش می آید که این تجهیزات در شبکه گم می شوند. امروزه سیستم کارآیی در راه آهن آمریکای شمالی مورد بهره برداری قرار گرفته و در اروپا نیز بعد از پشت سر گذاشتن مراحل تحقیقاتی بسوی بهره برداری و فراگیر شدن پیش می رود. در این سیستم با استفاده از شناسایی خودکار تجهیزات (AEI) و تکنولوژی RFID تجهیزات در ترمینال ها و نقاط مهم مورد نظر شناسائی قرارمی گیرند و اطلاعات خام مورد نیاز سیستم مدیریت و برنامه ریزی را برای توزیع و تخصیص بهینه واگن ها فراهم می کند.
این تگها را الکترونیک چاپی هم میگویند، زیرا در تیراژ زیاد با چاپهای مخصوص تولید میشوند.
این مقوله به اینترنت اشیا نیز مربوط میشود. اما برای ما همین بس که در مرحله تولید و مصرف آنها، صنعت چاپ و بستهبندی بیشترین ارتباط را با آن پیدا میکند.
دو گرایش جالب در الکترونیک به تازگی همراه با هم و به شیوهای وارد بازار شدهاند که به عقیده برخی کارشناسان فرصتهای تجاری جدید و عمدهای را در چند سال آینده ایجاد خواهند کرد. یکی از این گرایشها قطعات الکترونیک ارگانیک و قابل چاپ (TOP)به صورت ورقه نازک است. دیگری گرایش به سوی کالاهای اهدایی است که هوش الکترونیکی در آنها تا حد امکان زیاد باشد، با این هدف که محیطهایی ایجاد کند که آسایش و بهرهوری در آنها افزایش یابد.
هدف نهایی گرایش دوم دیدگاهی دارد که با نامهای گوناگونی شناخته میشود، از قبیل <همهجا افزار> (everyware)، هوش محیطی، محاسبه نفوذ کننده، محاسبه همه جا حاضر (ubiquitous computing)، محاسبه هوشمند، و اینترنت اشیا (IOT).
اینکه کدام عبارت صحیحتر است تا حدودی بستگی دارد به اینکه در چه موردی از آن استفاده میشود. اصطلاح <همه جا افزار> به طور آشکار یک عبارت نرمافزاری است. IOTنیز به طور قطع یک اصطلاح سختافزاری است و به همین دلیل احتمالا مرتبطترین و بهترین واژهای است که در زمینه این مقاله میتوان مورد استفاده قرار داد.
تفاوتهایی در واژهشناسی وجود دارد که شرکتهای کامپیوتری و تولیدکننده قطعات الکترونیک مصرفی برای این گرایش از جنبههای متفاوت آن استفاده میکنند. اما تمام نامهایی که چشماندازی از آینده را در بر دارد، این حقیقت را پوشش میدهد که به واقع چیز جدیدی درباره بهسازی الکترونیک اشیا وجود ندارد.
دهها سال است که در کاربریهایی از قبیل نوارهای مغناطیسی موجود در کارتهای اعتباری و بلیطها، لامپها و بلندگوهای موجود در اسباببازیهای نه چندان گران، و بعضی از برچسبهای امنیتی خاص، از قطعات الکترونیکی ساده و ارزان استفاده میشود.
چیزی که پیشرفتهای اخیر در الکترونیک TOPانجام میدهد، آن است که قطعات الکترونیک (از قبیل موارد فوق) را قادر میسازد تا به طرف سطح بعدی پیچیدگی حرکت کنند. به دلیل وجود همین قطعات الکترونیک است که کارتهای اعتباری دارای نوار مغناطیسی را میتوان به کارتهای هوشمند ارزان قیمتی تبدیل کرد که با باتری کار میکند و صفحه نمایش خود را دارد و به عنوان مثال یک پردازشگر چاپ شده بر روی برد را نیز داشته باشد. چنین کارت هوشمندی با این همه قابلیت همچنان به اندازه کافی نازک است که بتوان آن را در کیف جیبی خود جای داد.
در حال حاضر اینگونه تبدیلها هنوز نتوانسته است مانع از پیشرفت دیدگاههای پرهزینه پدیدهای به نام IOTشود که در متون جدید مشاهده میشود. اما موج جدید محصولاتی که به صورت الکترونیک در کارتها قرار میگیرد در حال ایجاد فرصتهای جدید و مهمی است. در عین حال این محصولات مسیر آینده را نیز نشان میدهد. انواع کالاهایی را که میتوان با فنآوری مورد بحث در این مقاله تولید کرد، میتواند راه طولانی از <همه جا افزار> باشد، اما خیلی بیشتر از آنچه که قبلا دیدهایم به IOTنزدیک است.
یکی از دلایل اصلی این موضوع که هوش الکترونیک در همه جا مشاهده میشود آن است که این موضوع در چیزهایی وجود دارد که ارزش ذاتی خیلی کمی دارند و میتوان آنها را به راحتی دور انداخت یا کنار گذاشت. اینگونه محصولات اغلب از مواد ارزان قیمتی ساخته میشود که قرار نیست عمری طولانی داشته باشند و احتمال کمی وجود دارد که کاربران با دقت و ظرافت با آنها رفتار کنند. این مشخصات به طور معمول، ویژگیهایی نیست که سازندگان قطعات پیچیده الکترونیکی باید در نظر بگیرند.
اقتصاد اینگونه محصولات نیز همواره با دشواری همراه است. در بیشتر موارد نیازهای اکیدی درباره هزینه هر واحد وجود دارد، اگر چه افزودن عملگرایی الکترونیک ممکن است ارزش کافی ایجاد کند تا این نیازها قدری کاهش یابد. یک کارت اعتباری که ویژگیهای امنیتی آن از لحاظ الکترونیک زیاد شده باشد ممکن است اندکی بیش از کارتی که دارای این ویژگیها نیست، گرانتر باشد. به هر حال دیدگاه کلی درباره حساسیت قیمت همچنان تا حد زیادی وجود دارد.
نوع محصولی که با مشخصه ارایه شده در بالا مطابقت داشته باشد، همان چیزی است که در این مقاله با عنوان قطعات الکترونیک مصرفی از آن یاد شده است. البته چنین نیست که این محصولات واقعا پس از خرید و مصرف به سرعت دور انداخته شوند، اگر چه ممکن است اینگونه هم باشد. حقیقت آن است که ارزش اساسی این کالاها به قدری کم است که دور انداختن آنها به خودی خود موضوع مهمی نیست. امکان دارد که شما کارت اعتباری خود را چندین سال نگه دارید، اما هنگامی که تاریخ انقضای استفاده از آن فرا رسد، دور انداختن آن، کار دور از ذهنی نیست. پس به طور خلاصه میتوان گفت که قطعات الکترونیک مصرفی با دو ویژگی مشخص میشود: 1- حساسیت بالای هزینه در مورد مواد و قطعات و ساخت آن 2- نیاز به ایجاد عملگرایی الکترونیکی در محصولاتی که دوام چندانی ندارند.
اینگونه محصولات ممکن است مثلا از کاغذ یا پلاستیک نازک ساخته شده باشد. محصولاتی که این تعریف درباره آنها صدق میکند شامل این کالاها میشوند: برچسبهای RFIDو بستهبندیهای هوشمند، نمایشگرهای قفسههای هوشمند، بلیطها و کارتهای هوشمند، پارچههای هوشمند، بعضی از مواد مصرفی پزشکی، برخی از اسباببازیها و ابزارهای جدید. پیشرفتهای جدیدی که در الکترونیک TOPصورت گرفته است، هر دو مورد فوق را به چند روش تحت پوشش قرار میدهد. امکان تولید قطعات الکترونیک با پیچیدگی کم با استفاده از پردازش چاپ و انحلال به وجود میآید. اینگونه روشهای ساخت نسبت به فنآوریهای depositionو الگوسازی که اغلب در صنعت نیمههادی مورد استفاده قرار میگیرد، خیلی ارزانتر است. افزون بر آن گرایش الکترونیک جدید TOPبه سوی ساخت زیرلایههای انعطافپذیر و ارزان، به خصوص کاغذ و پلاستیک است. اینگونه زیرلایهها، استفاده از روش ساخت R2Rرا امکانپذیر میسازد، که خود این موضوع میتواند هزینهها را باز هم کاهش دهد. در ضمن این روش نیاز به عملگرایی در محصولاتی که دوام چندانی ندارند را هم پوشش میدهد. یعنی نیاز به ایجاد قطعات الکترونیکی بر روی زیرلایههای کاغذی و پلاستیکی. بنابراین الکترونیک TOPو قطعات مصرفی الکترونیکی به خوبی با هم پیش میروند. البته اهداف الکترونیک TOPگستردهتر از الکترونیک مصرفی است. آنها شامل نمایشگرهای تلویزیونی قابل پیچاندن (rollable)و سایر کالاهایی است که قطعا دورانداختنی نیستند.
بعضی از افراد به قطعات الکترونیک مصرفی به عنوان میوه در دسترسی برای الکترونیک TOPنگاه میکنند؛ جایی که اینگونه قطعات میتواند درآمدهای اولیهای در سطح پیشرفت تکنولوژیک فعلی خود ایجاد کند. شرکتهای زیادی وجود دارند که نگرش خود را بر روی نتیجه نهایی این محصول متمرکز کردهاند. این شرکتها به تفصیل در متن اصلی این گزارش مورد بحث قرار گرفتهاند، اما اگر بخواهیم تعدادی از آنها را نام ببریم به عنوان مثال میتوان به این موارد اشاره کرد Add- Vision :(سازنده OLEDهای خیلی ارزان)، Aveso(سازنده نمایشگرهای رنگی الکترونیک برای کارتهای هوشمند)، Cypak(سازنده حسگر و پردازشگر برای بستهبندی هوشمند)، Poly IC(برچسبهای شناسایی الکترونیکی پایین دستی)، Printed Systems(سازنده بازیها و قطعات الکترونیک مخصوص چاپ بر روی برد و کاغذ)، kovion(سازنده سیلیکان چاپ شده برای RFIDو کارتهای هوشمند).
فرصتها و چالشها
اگرچه الکترونیک TOPمیتواند یک نیرودهنده کلیدی برای الکترونیک مصرفی باشد، اما بعضی از چالشهای مهم را نیز مطرح میکند. فنآوری ایجاد مدارهای الکترونیک بر روی پلاستیک و کاغذ هنوز نیاز به تکامل دارد. فنآوریهای چاپ (صفحهای و جوهرافشان) که امروزه به طور گستردهای برای قطعات الکترونیک چاپی مورد استفاده قرار میگیرد، ممکن است به آسانی به تولید انبوه نرسد. بعضی از موادی که برای الکترونیک و چاپ استفاده میشود، میتواند قدری گران باشد. به عنوان مثال نقره به طور گستردهای در این قطعات به کار میرود و طلا نیز کاربرد رایجی در تحقیق و توسعه (RِD)دارد.
سایر مواد، که بیشتر شامل نیمه هادیهای ارگانیک میشود، در شرایط جوی مختلف و در دمای خیلی کم یا خیلی زیاد که مقدار زیادی بخار آب وجود دارد، پایداری کاملی ندارند. البته این موارد و مشکلات برای تمام قطعات الکترونیک TOPوجود دارد و در حقیقت کمتر به عنوان چالش برای کاربریهایی که در این مقاله به آن پرداخته شد، به شمار میرود. این مشکلات در مواردی که الکترونیک TOPمیتواند ارزش افزودهای برای محصولات مصرفی تولید کند، موضوعیت ندارد. این موارد به طور خلاصه و با بررسی فرصتها و چالشهای هر کدام، مورد بحث قرار میگیرد. همین فرصتها هستند که موضوع اصلی این مقاله را تشکیل میدهد.
پروژههای نانوتکنولوژی در مواد مصرفی الکترونیک
بر اساس گزارش جدیدی که از سوی شرکتNano Markets LC منتشر شده است، مواد مصرفی الکترونیک تا سال 2015 بازاری به ارزش 2/26 میلیارد دلار را تشکیل خواهد داد. فنآوریهای جدید ساخت و تولید (از قبیل چاپ کاربردی) و مواد جدید (مانند نیمه هادیهای ارگانیک) باعث شده است قطعات پیچیده الکترونیک در بعضی از چیزهایی که هر روز با آنها سروکار داریم (از قبیل بستهبندیها، کارتهای اعتباری، برچسب قیمت اجناس، اسباببازیها، پوشاک، و بعضی از محصولات پزشکی)، جاسازی شود. این بهسازیها باعث ایجاد هوش الکترونیک، افزایش فرصتهای درآمدی، هزینههای پایینتر و عملگرایی وسیعتری میشود که تاکنون در محصولاتی که پیش از این به عنوان کالاهای مصرفی در نظر گرفته میشد، دیده نشده است.
برچسبهای چاپی ارزانقیمتRFID باعث ایجاد درآمدی بالغ بر 4/12 میلیارد دلار تا سال 2015 خواهد شد و به تدریج جایگزین بارکدها، بستهبندی اجناس، و چندین محصول کم هزینه دیگر میشود که سطوح بالایی از هوش الکترونیک در آنها وجود داردRFID . فرصتی است که برحسب میلیاردها واحد اندازهگیری میشود و تحولی در مدیریت خردهفروشی کالا به وجود میآورد که تاثیر آن از بهبود در ردیابی موجودی کالا تا پیشرفت در مدیریت نوع کالا را شامل میشود.
در محیطهایی که قابلیت به روز بودن، امری حیاتی محسوب میشود، فنآوری کاغذ الکترونیک یک جایگزین حقیقی برای کاغذ معمولی به شمار میرود. به عنوان مثال شرکت نانومارکتس پیشبینی میکند که تا سال 2015 کاغذ الکترونیکی در نمایشگرهای POP (نقطه خرید و پرداخت در فروشگاه) تا حد زیادی جایگزین برچسبهای کاغذی نشاندهنده قیمت شود و نمایشگرهایی که از کاغذ الکترونیک استفاده میکنند در سال 2015 حدود 6/1 میلیارد دلار فقط برای کاربریهایPOP فروش خواهد داشت. سایر موارد و وسایل مصرفی الکترونیک که انتظار میرود نمایشگرهای کاغذ الکترونیک تاثیر مهمی در آنها داشته باشد، عبارتند از کارتهای هوشمند (به خصوص برای رمز عبور امنیتی یک مرتبهای) و بستهبندی هوشمند.
حافظهها و ترانزیستورهای ارگانیک، طبقات جدیدی از محصولات را تولید خواهد کرد که گستره آن از کارتهای چند منظوره تا بستهبندیهای دارویی را در برمیگیرد و روح تازهای را در بازیهای رایانهای، اسباببازیها و کارتهای تبریک میدمد و به تجارت آنها رونق میدهد. در حال حاضر فنآوریهایی برای وسایل الکترونیک چاپی وجود دارد که باعث میشود بازیهای رایانهای، اسباببازیها و سایر نوآوریها به طور مستقیم به اینترنت وصل شود و بدین ترتیب مرزهای تجارت بازیها گسترش مییابد.
تا سال 2015 ارزش بازار بازیها و اسباببازیها یی که از وسایل الکترونیک ارگانیک یا چاپی استفاده میکنند به 2/1 میلیارد دلار خواهد رسید.
ابزارهای مصرفی جدید الکترونیک بیانگر فرصت بزرگی برای عرضهکنندگان مواد است که در سال 2015 بیش از 5/17 میلیارد دلار مواد را در بخش الکترونیک مصرفی عرضه خواهند کرد. در آن سال تقاضای زیادی برای جوهرهای رسانای ارزانقیمت وجود خواهد داشت و این از لحاظ عملکرد خیلی کمتر از مقدار جوهر مورد نیاز برای نمایشگرهای بزرگتر و صفحات خورشیدی خواهد بود.
زیر لایههای کاغذی مورد توجه خاص قرار خواهند گرفت. دلیل این موضوع، کارهایی است که در دانشگاهها و بنگاههای تجارتی صورت گرفته است تا قطعات الکترونیک بر روی کاغذهای پوششدار و یا حتی مقواهای موجدار ایجاد شود. این کار باعث خواهد شد که زیر لایههای برد مدار چاپی و کاغذی برای وسایل مصرفی الکترونیک به فروشی بالغ بر 8/1 میلیارد دلار تا سال 2015 دست یابد.
محصول | <><>فرصتها | <><>چالشها |
RFID | <><>قطعات الکترونیک چاپی میتواند هزینه برچسب کالا را به چند پنی کاهش دهد و تولید انبوه برچسبها را امکانپذیر سازد | <><>ثبت و نگارش در چاپهای پرسرعت ممکن است به اندازه کافی خوب نباشد. در این حالت باید مواد بهینه را تعیین کرد. چاپ و عملیات تکمیلی پیوسته هنوز ایجاد نشده است. در حال حاضر باید منتظر نتیجه رقابت آن با تراشههای معمولی و متداول که در کارخانههای قدیمی تولید میشود، باشیم. |
بستههای هوشمند | <><>افزودن حسگرها و به احتمال زیاد نمایشگرها برای نشان دادن وضعیت کالاهای موجود در بستهبندی؛ و اینکه بستهها چند وقت یک بار باز شده است. بهبود کالا و تبلیغات و استفاده از ویژگیهای الکترونیکی نیز امکانپذیر است | <><>ارزش کار به طور عمده به کاربری های فرعی از قبیل بستهبندی مواد دارویی، لوازم آرایشی و کارتنهای بزرگ مواد شیمیایی محدود میشود که در این موارد ارزش را میتوان به روشنی ایجاد کرد و بودجه بهسازی در دسترس میباشد. فرصت تولید انبوه ممکن است محدود باشد |
نمایشگرهای نقطه فروش | <><>برحسبهای قیمتگذاری که بر اساس فنآوری کاغذ الکترونیک هستند، کم هزینه بوده و قابلیت به روز شدن دارند. این موضوع میتواند کارایی تجارت خردهفروشی را بهبود بخشیده و با توان کمتری به اجرا درآید که ناشی از به کارگیری باتریهای انعطافپذیر یا ورقه نازک (thin-film) است. پتانسیل تولید انبوه در این حالت بالاست. | <><>مفهوم این فنآوری هنوز به خوبی بررسی نشده است. ممکن است به باتریهای چاپی یا ورقه نازک که در حال حاضر قدری گران هستند نیاز نداشته باشد. کاغذهای الکترونیک نمیتواند رنگ ایجاد کند، اما شاید به زودی این قابلیت را پیدا کند. |
کارتهای هوشمند | <><>برای ایجاد امنیت بیشتر و سایر ویژگیها میتوان نمایشگرهای کاغذ الکترونیکی یا نمایشگرهای رنگی الکترونیکی را اضافه کرد. حافظههای الکترونیکی و ترانزیستورهای قابل چاپ حداکثر میتواند کم هزینهتر از تراشههای معمولی باشد. عامل شکلدهی کوچک باتریهای قابل چاپ میتواند سبب کاربردهای بهتر آن باشد. امکان تولید در حجم خیلی زیاد وجود دارد. | <><>تعداد کمی از شرکتهایی که در زمینه الکترونیک TOP فعالیت میکنند در حال حاضر بر روی این فرصت متمرکز شدهاند. تراشههای چاپی و ارگانیک در مقایسه با سیلیکان معمولی حتی کمتر از کاربری RFID در اینجا مطرح است. به کارگیری تراشههای باتریدار زمان کوتاهی است که آغاز شده است. اگر چه کارتهای هوشمند از قبل نیز چاپ شده است، اما فنآوری چاپ گرافیک یا الکترونیک مدارهای مجتمع هنوز به طور کامل فراگیر نشده است. گذاشتن چند ورقه نازک بر روی هم در حرارتهای بالا که در این کارتها از آن استفاده میشود، ممکن است به ترانزیستورهای ظریف ارگانیکی خسارت وارد کند |
منسوجات هوشمند | <><>پیشرفت مد، پیشرفتهای عملی برای پارچههای مخصوص که به وسیله بخشهای نظامی، امنیتی، پزشکی و سایر کارگران به کار برده میشود. بخش نظامی بودجه زیادی برای یونیفورمهای هوشمند اختصاص داده است | <><>هنوز کانون توجه بسیاری از تولیدکنندگان TOP قرار نگرفته است. به خصوص کاربریهای با حجم پایین که اغلب در معرض مد روز هستند. (همانگونه که از تعریف آن میتوان فهمید) |
بازیهای رایانهای، اسباببازیها و نوآوریهای دیگر | <><>افزودن ویژگیهایی به محصولات کنونی و یا تولید اسباببازیهای جدید | <><>بازیها و اسباببازیهایی که در شکست تجاری دچار بدنامی شدهاند. حجم آنها ممکن است خیلی کوچک باشد |
محصولات پزشکی | <><>پتانسیل زیادی برای بهسازی الکترونیک محصولات پزشکی وجود دارد که از طریق نوآوریهایی از قبیل باندپیچی هوشمند و محصولات کمهزینه، تشخیص بیماری صورت میگیرد | <><>فرایند تایید کالا در این مورد بسیار دشوارتر از هر زمینه دیگری است که پیشتر شرح داده شد. به همین دلیل تعداد کمی از شرکتهایی که در زمینه الکترونیک TOP فعالیت میکنند، به این محصولات توجه دارند |
روشهای سنتی و قدیمی جهت شناسایی جانداران شامل پلاکهای الصاقی، خالکوبی و علامت گذاری بوده که این روشها دارای معایب بسیار زیادی بوده و در سیستم های مدیریتی و نظارتی اختلالاتی را ایجاد می نمایند. حال با توجه به پیشرفت علوم در جهان، سیستم های نوین جایگزین روشهای قدیمی گردیده و راندمان و بهره وری نیز بهمان میزان توسعه می یابد.در دو دهه اخیر تکنولوژی میکروچیپ تحول و تغییر عظیمی را در سیستم های شناسایی ایجاد نموده و بعنوان یک اساس شناسایی مکانیزه در جهان مطرح شده است. این تکنولوژی بر اساس شناسایی توسط امواج رادیویی استوار بوده و بدون نظارت و تفسیرهای نظری و شخصی انجام می پذیرد. میکروچیپ تنها روش شناسایی دائمی و مطمئن جانداران بوده که می تواند در کوتاه ترین زمان، جمعیت کثیری از جانداران را مورد شناسایی قرار دهد.این سیستم شامل سه بخش مهم: میکروچیپ، دستگاه بازخوان و بانک اطلاعاتی می باشد. میکروچیپ به عنوان اصلی ترین جزء به اندازه یک دانه برنج بوده که عاری از هر گونه منبع الکتریکی می باشد. میکروچیپ در زیر پوست جاندار کاشته می شود بطوریکه این عمل کاشت نظیر واکسیناسیون بوده و بسیار ساده و بدون درد انجام می پذیرد. هر میکروچیپ دارای یک کد اختصاصی بوده که در زمان ساخت توسط اشعه لیزر طراحی می گردد. این کدها غیر قابل تغییر و یا جایگزینی بوده و در تمام مراحل حیات جاندار به عنوان عامل دقیق شناسایی استفاده می شود. میکروچیپ در داخل محفظه شیشه ای که قابلیت تطابق با بافت زنده موجود را دارد قرار می گیرد این محفظه از ایجاد واکنش های ایمنی جاندار جلوگیری می نماید لذا میکروچیپ تا انتهای عمر جاندار در بدن بدون هیچ گونه عارضه ای باقی می ماند. دستگاه بازخوان، میکروچیپ را توسط امواج رادیویی فعال نموده و امواج برگشتی به دستگاه، کد اختصاصی میکروچیپ را تعیین می نماید. انواع دستگاههای بازخوان ثابت و قابل حمل در دسترس می باشد. کد اختصاصی میکروچیپ وارد سیستم بانک اطلاعاتی گردیده و اطلاعات جاندار از بدو تولد تا انتهای عمر آن نگهداری و ذخیره و پردازش می شود. در سال 1996 میلادی سازمان غذا و داروی ایالت متحده آمریکا- FDA تائیدیه استفاده از میکروچیپ قابل تزریق را در جانداران صادر کرده و در همان سال نیز سازمان USDA استاندارد اختصاصی محل کاشت میکروچیپ در هر جاندار را تعیین نمود. در سال 2001 میلادی نیز کمیته بین المللی ثبت حیوانات پس از آزمایشات اختصاصی، تائیدیه قانونی استفاده از این سیستم را اعلام نمودند. همچنین میکروچیپ ها تحت استاندارد های جهانی 9001 ISO طراحی و ساخته می شوند.
در ایران نیز در سال 1382 سازمان دامپزشکی کشور پس از بررسی و مطالعه این تکنولوژی ، تائیدیه علمی و فنی را اعلام نمود.در حال حاضر این سیستم به طور وسیعی در کشورهای مختلف جهان نظیر آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، آسیا، استرالیا، اقیانوسیه، آفریقا و خاور میانه استفاده می شود. این روش در کلیه جانداران اعم از بزرگ و کوچک نظیر اسب، گاو، گوسفند، طیور، آبزیان، حیوانات آزمایشگاهی، حیوانات خانگی، حیوانات باغ وحش و بالاخره طبیعت وحش کاربرد دارد.
انواع تگهای مورد استفاده در شناسایی دام
سه نوع تگ در شناسایی دام مورد استفاده قرار میگیرند که همه از نوع غیر فعال هستند :
1 – نوع اول به صورت گوشواره مانند بوده و پس از سوراخ کردن گوش دام در محل خود تثبیت میشود. خود تگها به دو نوع آویزان و تکمه ای تقسیم بندی می شود . این نوع تگها در سطح بسیار وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند . از فوائد این تگ میتوان به برد بالاترآن نسبت به انواع کاشتی اشاره کرد
.
2- نوع دوم ، تگهایی هستند که زیر پوست قرار میگرند .این تگها به کوچکی یک دانه برنج هستند و توسط دستگاه کاشت ، همانند عمل واکسیناسیون به زیر پوست حیوان انتقال میابند و برای همیشه در جای خود باقی می مانند .
محل قرار گرفتن تگهای کاشتنی در حیوانات مختلف متفاوت است . این تگها در بخشی از بدن جاندار قرار میگیرند که با بافت بدن تلفیق شده و جزئی از بدن حیوان شوند ، در عین حال این تگها کاملا استریل هستند و هنگاه ورود به بدن ، هیچ واکنشی از سیستم دفاعی صورت نخواهد گرفت .
محل کاشتن این تگها در حیوانات کوچکتر مانند سگ یا گربه ، در ناحیه پشت گردن ، در امتداد ستون فقرات می باشد .
در حیواناتی مانند گاو ، تگ را به زیر پوست گوش چپ تزریق می کنند .
پس از انجام کاشت در بدن حیوان ، با استفاده از دستگاه READER صحت قرار گرفتن و عملکرد چیپ را تست می کنند .
در واقع پس از انجام این مرحله ، هر کدام از دام ها دارای یک شماره منحصر بفرد شده اند که با استفاده از این شماره و اطلاعات دام که به صورت آنلاین در یک بانک اطلاعاتی ذخیره می گردد ، می توان در هر لحظه از زمان به همه مشخصات مورد نظر را دسترسی داشت .
3- نوع سوم ، تگهای خوردنی هستند . این تگها از نظر شکل ظاهری شبیه تگهای کاشتنی هستند با اندازه ای بزرگتر و دامنه ارسال وسیع تر .این تگها را درون ظرفهای سرامیکی قرار داده و به دام میخوارانند. ظرف حاوی تگ در معده دام قرار گرفته و بدون ایجاد مشکل تا انتهای عمرحیوان در جای خود باقی می ماند .
پس از مرگ دام نیز میتوان تگ را از معده خارج نمود و مجدد مورد استفاده قرار داد .
برگرفته از سایت کدایران